در یادداشتی از الهه آرانیان؛
کاسبی ایتالیایی با مصادره مفاخر فرهنگی ایران
خراسان: آژیر قرمز مصادره مفاخر و بزرگان ایرانی سالهاست که به صدا در آمدهاست. تازهترین اقدام در زمینه مصادره بزرگان و مفاخر فرهنگی و تاریخی ایرانزمین در آغاز سال جدید میلادی بود؛ آنجا که جمهوری آذربایجان به مناسبت هشتصد و هشتادمین سالروز تولد نظامیگنجوی، سال ۲۰۲۱ میلادی را به نام این شاعر اعلام کرد؛ این یعنی باید منتظر اقدامات بعدی این کشور در زمینه شناساندن هرچه بیشتر نظامیگنجوی به عنوان چهره ملّی آذربایجان باشیم. چهارشنبه گذشته به مناسبت بزرگداشت شاعر «پنج گنج» ماندگار، به همت مرکز فرهنگی و بینالملل شهر کتاب با همکاری رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان و انستیتو ادبیات آکادمی ملی ارمنستان، همایش «دیدار خسرو و شیرین در ایران و ارمنستان» به صورت مجازی برگزار شد و جمعی از استادان ادبیات فارسی ایران و ارمنستان، از جمله دکتر اصغر دادبه، پژوهشگر و استاد ادبیات فارسی در آن سخنرانی کردند. با دکتر دادبه درباره مصادره مفاخر فرهنگی ایران از جمله نظامیگنجوی توسط جمهوری آذربایجان و وظیفهای که ما در حفظ این گنجینههای عظیم فرهنگی داریم، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
انکارِ ایرانی بودن بزرگان به ضرب پول و تبلیغ
دکتر اصغر دادبه که دل پردردی از مصادره شخصیتها، از جمله نظامیگنجوی دارد، میگوید: مدتهاست که در باکو چشم بر حقیقت بستهاند و اشعار فارسی نظامی را که مدتها بود بر پیشانی آرامگاه او، بهحق جلوهگری میکرد، تراشیدند و ترجمه ترکی اشعار را به جای آن نهادند. اشعار ایرانگرایانه شاعر را از ترجمه ترکی دیوان زدودند و به گمان خود «آفتاب را به گِل اندودند»؛ غافل از آنکه «آفتاب را بهگِل نتواناندود». رفتند در ایتالیا پول دادند و مجسمه نظامی را به عنوان شاعر اهل جمهوری آذربایجان نصب کردند؛کوشیدند با تبلیغات، واقعیت را وارونه جلوه دهند. من در سخنرانی بیستم اسفند امسال، گفتم که وقتی افلاطون افراد را در جامعه آرمانی خود به سه طبقه حاکمان، نظامیان و پیشهوران تقسیم میکند و حاکمان را از جنس طلا، نظامیان را از جنس نقره و پیشهوران را از جنس مفرغ میشمارد، پرسندهای از او میپرسد: آیا مردم این معانی را میپذیرند و باورمیکنند؟ افلاطون پاسخ میدهد: با گذشت یک دو نسل چنان باور میشود که با آن مخالفت هم نمیتوان کرد! البته سخن افلاطون سمبلیک است، شاید همسایگانمان به نظریه افلاطون دلخوش کردهاند و امیدوارند با گذشت یکی دو نسل، نظامی تغییر هویت دهد! اکنون به آنچه گفتهام، این نکته را میافزایم که تنها معنای سمبلیک سخن افلاطون برجاست و اگر آنگونه که او میگفت، مردم باور میکردند که از جنس مفرغ هستند و حاکمان از جنس طلا و نظامیان از جنس نقره، امروز ما سخن این فیلسوف را از منظر نقد نمینگریستیم و از نفی واقعیت نظرش سخن نمیگفتیم. آری، «آفتاب را به گِل نتوان اندود». خمسه نظامی بهزبان فارسی سرودهشدهاست و انکار آن از نوع انکار آفتاب است. اما آنچه در این باب رخ میدهد، نه گناه آنان که گناه ماست. آنان کاری را که میخواهند به سود خود انجام میدهند و این ماییم که کاری را که باید، نمیکنیم. ما وارث گنجهایی هستیم که باید آنها را «گنجهای بادآورد» خواند. قدرش را نمیدانیم و تا قدرش را نشناسیم و ندانیم که این گنجها در این جهان پُرآشوب، استوارترین پشتوانههای هویتمان محسوب میشوند، آش همین است و کاسه همین!
جای خالی اشعار بزرگان ادب فارسی در کتابهای درسی
این پژوهشگر ادبیات فارسی و فلسفه اسلامی، اعتقاد دارد که وظیفه اصلی به عهده خودمان است و این ما هستیم که باید شخصیتهای بزرگ ایرانی را به فرزندانمان بشناسانیم. او میگوید: «چند بیت از نظامی گنجوی در کتابهای درسی است؟ شاعری که برترین ستایشها را از پیامبراکرم(ص) کرده و انسان بسیار متشّرع و دینداری بوده، چند بیت از سرودههایش در کتابهای درسی آمده است؟ اگر به عنوان خبرنگار از چندنفر در خیابان بپرسید نظامی کیست، بیشترشان میگویند یک افسر ارتش بودهاست! اگر فرزندان ما چنان که باید نظامیها را بشناسند، خواهند فهمید که کار این کشورها دروغ و مصادره است. در غیر این صورت، آنها صبح تا شب تبلیغ میکنند و میآموزند که اینها بزرگان و مفاخر ما هستند. تا خودمان حواسمان به خودمان نباشد، کس دیگری دلش به حال ما نمیسوزد.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه