چهارشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۲

در گفتگویی دیگر با دکتر هوشنگ قمرنیا استاد تمام گروه مهندسی َآب دانشگاه رازی مطرح شد؛

بررسی پاره‌ای از چالش‌ها و مسایل آب ایران

در خصوص بحران آب در کشور و مسایل مربوطه به گفتگویی با دکتر قمرنیا پرداختیم:

 

دکتر قمرنیا عنوان کرد:

متوسط میزان بارندگی کشوردر حدود 220 میلی متر و میانگین تبخیر سالانه در حدود 2556 میلیمتر در سال است.

در حال حاضر ایران بیش از 70 درصد از آب شیرین تجدیدپذیر خود را مصرف می‌کند، که بسیار بیشتر از حد نرمال جهانی (در حدود 30 درصد) است.

بر اساس نظر وزارت نیرو، سهم بخش‌های کشاورزی، شرب و صنعت از آب کشور به ترتیب90، 8 و 2 در صد است. درحالیکه در کشورهای اروپایی سهم بخش‌های مختلف در کشاورزی، صنعت و شرب به ترتیب 30، 59 و 11 در صد است.

میزان بهره‌کشی آب یعنی نسبت میزان آب برداشت شده به منابع آب تجدیدپذیر در کشور بیش از 70 در صد و در رده سنگین و فاجعه‌بار است.

تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز کشور حدود 763 هزار حلقه است که 420هزار حلقه چاه مجاز و در حدود 343 هزار غیرمجاز و بدون پروانه بهره‌برداری هستند.

در حدود 18 استان از 31 استان کشور تقریبا با مشکل شدید آب مواجه بوده و بایر شده‌اند.

در بیشتر دشت‌های کشور بین 30 الی 135 برابر استاندارد بحرانی، نشست زمین داریم که بسیار فاجعه‌بار است.

عامل اصلی نابودی آب‌های زیرزمینی در کشور پیگیری شعار خود کفائی توسط مسئولین کشور بدون در نظر گرفتن پتانسیل‌های آبی موجود و محدود، وضع قوانین نادرست جهت صدور مجوزهای غیرقانونی برداشت آب و با اهداف سیاسی، تلفات بیش از حد مجازآب توسط کشاورزان به‌علت کاشت محصولات پرمصرف و عدم رعایت الگوی کشت و راندمان پایین مصرف آب است.

به نظر من آسیب‌های واردشده به بسیاری از آبخوان‌های کشور فاجعه است ونشست‌های زمین به هیچ عنوان و با هیچ روشی قابل جبران نبوده و دشت‌های ایران دیگر مرده‌اند. پیشنهادات من جهت بهبود شرایط،  نوش داروی پس از مرگ سهراب می‌باشند.

 

توضیحاتی کوتاه در رابطه با وضعیت منابع آبی ایران بفرمایید:

در ابتدای سخن لازم است اعلام کنم که انسان اگر همه عمر خود را در شکر نعمت آب به خالق بپردازد باز هم کافی نخواهد بود و اما حیف که ما چه آسان از کنار مهمترین عامل حیات جهان می‌گذریم، بدون آنکه قدرش را بدانیم.

از طرفی کمبود منابع آب در آینده یکی از عوامل محدودکننده اصلی توسعه فعالیت‌های اقتصادی، به‌شمار خواهد آمد. کشور ما با متوسط میزان بارندگی در حدود 220 میلی متر در سال از کشورهای خشک و نیمه‌خشک جهان با منابع آبی محدود به‌شمار میرود (شکل 1). ضمنا میانگین تبخیر سالانه ایران در حدود 2556 میلیمتر است (شکل2). با توجه به رشد جمعیت و افزایش مصرف در زمینه‌های کشاورزی، شرب و صنعت، مصرف سرانه آب تجدیدپذیر ما از 7000 متر مکعب در سال 1335 به حدود بحرانی زیر 1000 متر مکعب در سال 1400 به ازای هر نفر در سال رسیده است.

شکل 1- نقشه همباران درازمدت مناطق مختلف کشور
 
 

شکل 2- نقشه پراکندگی میزان تبخیر در مناطق مختلف کشور

 

توضیح فرمایید که بر اساس شاخص‌های مختلف وضعیت بحران آب چگونه است؟

بر اساس شاخص‌های مختلفی نظیر شاخص موسسه بین‌المللی مدیریت آب، سازمان ملل متحد و شاخص فالکن مارک کشور ما متاسفانه در حالت بحران شدید آبی است. در حال حاضر ایران بیش از 70 درصد از آب شیرین تجدیدپذیر خود را مصرف می‌کند، که بسیار بیشتر از حد نرمال جهانی (در حدود 30 درصد) است. البته بر اساس نظرات بعضی از کارشناسان وزارت نیرو این مقدار در حدود 86 در صد بوده که موضوع را بسیار بدتر کرده است.

 

توضیح فرمایید که وضعیت استفاده از آب در بخش‌های مختلف کشاورزی، شرب و صنعت چگونه است ؟

در کشور ما بر اساس نظرات کارشناسان وزارت نیرو در حدود 90٪ از آب شیرین قابل دسترس در فعالیت‌های کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد که از میانگین جهانی بسیار بیشتر است. البته بر اساس نظر کارشناسان وزارت کشاورزی این مقدار در حدود 75 در صد اعلام شده که در هر دو حالت مصارف آب کشاورزی در کشور ما بالای میانگین جهانی است. این مقادیر در بعضی از کشورهای پیشرفته مانند فرانسه، انگستان، روسیه، آمریکا، ایتالیا، چین ، استرالیا و در حال توسعه ترکیه، مصر به‌ترتیب معادل، 10، 12، 20، 35، 44، 65، 65، 80 و 85 در صد می‌باشند. بر اساس اعلام وزارت نیرو، بخش خانگی مصرف آب در حدود 8 و بخش صنعت تنها 2 درصد از آب شیرین در دسترس را به خود اختصاص داده‌اند. در مجموع میزان بهره‌کشی آب یعنی نسبت میزان برداشت‌شده به منابع آب تجدید پذیر در کشور در رده سنگین و بیش از 70 در صد است که این رقم نیز فاجعه بار است. طبق تحقیقات انجام‌شده، در کشورهای اروپایی سهم بخش‌های مختلف آب در کشاورزی، صنعت و شرب به ترتیب 30، 59 و 11 در صد است (شکل3).

شکل 3- مقایسه سهم بخش‌های مختلف مصرف آب در ایران و کشورهای اروپایی
 

توضیح فرمایید نتایج بهره‌کشی بیش از حد از منابع کشور چیست؟

در اقصی نقاط کشور ما به دلایل مختلفی نظیر پدیده خشکسالی، برداشت بیش از حد توان آب‌های سطحی وآبخوان‌های زیر‌زمینی به سطحی معادل وضعیت فوق بحرانی رسیده‌ایم. اکثر دشت‌های ما دیگر توان برداشت بیشتری از منابع آب زیرزمینی خود را ندارند و ممنوعه اعلام شده‌اند. بنابر اعلام وزارت نیرو ایران، تداوم خشکسالی، افت بارندگی و تخلیه روزافزون منابع آب زیرزمینی ۴۰۴ دشت از ۶۰۹ دشت‌های کشور ما را دچار شرایط بحرانی کرده است. هر سال حدود شش میلیارد متر مکعب به کسری مخازن آب زیرزمینی در ایران اضافه می‌شود و شمار دشت‌های ممنوعه از ابتدای دهه ۱۳۸۰ حدود دو برابر شده است. لازم به توضیح است که دشت‌های ممنوعه مناطقی هستند که در آنها هرگونه توسعه بهره‌برداری از منابع آب‌های زیرزمینی ممنوع است. بنابر ارزیابی‌های وزارت نیرو ایران، بیشترین دشت‌های ممنوعه و بحرانی در استان‌‌های فارس، کرمان، خراسان ‌رضوی، اصفهان و خراسان جنوبی قرار دارند( شکل 4). اکثر دشت‌های کشور به‌دلیل اضافه برداشت آب زیرزمینی نشست کرده و یا در حال نشست هستند (شکل 5). همچنین کیفیت آب زیرزمینی دشت‌های ما کاهش و تمایل به شورشدن پیدا نموده‌اند (شکل6). خشک‌شدن رودخانه‌ها، تالاب‌ها و افت کمی و کیفی آبخوان‌ها و از همه مهم‌تر و بدتر فرونشست زمین و نشست تاسیسات مختلف در جای جای کشورما امری عادی شده است (اشکال 7 و 8).

 

شکل 4- وضعیت بهره‌برداری دشت‌های ممنوعه کشور

 

شکل5- مناطق دارای بیشترین میزان نشست زمین در کشور
 
 

شکل 6- روند تغییرات شوری آب زیر زمینی در نقاط مختلف کشور به‌علت اضافه برداشت

 

 

شکل7- عکس‌هایی از نشست زمین در دشت‌های مختلف کشور در اثر استفاده بی‌رویه از آب زیرزمینی