شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۲

در یادداشتی از دکتر جلیل صحرایی؛

یادگیری هدف اصلی آموزش عالی

نظریه پردازان آموزش عالی، وظیفه ذاتی و رسالت دانشگاه را آموزش و پرورش انسان‌های فرهیخته و وفادار به ارزش‌های انسانی و تربیت فرد کارآمد اجتماعی معرفی نموده‌اند و هدف از این نوشتار پاسخ به این سئوالات است که تربیت فرد با این ویژگی‌ها چگونه حاصل می‌شود و چه عواملی در دانشگاه‌ها کشور مانع از رسیدن به این هدف عالی شده است.

بنابر اعتقاد صاحب‌نظران آموزش عالی، دانشگاه‌ها با هدف یادگیری و یاددهی تاسیس شده‌اند و بنابر تعریف یونسکو، یادگیری باید با تغییر همراه باشد به‌طوری‌که هیلگاد روانشناس آمریکایی یادگیری را تغییر نسبتا پایدار در رفتار که بر اثر تجربه در توانایی‌های بالقوه فرد بوجود می‌آید، تعریف می‌کند.

فرآیند یادگیری نیز از طریق گفتگو انجام می‌شود و بطور کلی می‌توان گفت که گفتگو برای یادگیری است، سقراط معتقد بود آفرینش معنا در پرتو گفتگو حاصل می شود. بنابراین گفتگو شامل توسعه دانش، استدلال و ارزیابی است و یادگیری را عمق می‌بخشد.

عدم نیل به هدف آموزش عالی نه تنها در کشور ما بلکه در دانشگاه‌های معتبر در جوامع توسعه یافته نیز مشهود است، به‌طوری‌که هری لوئیس صاحب اثر "نگاهی انتقادی به دانشگاه هاروارد" معتقد است که دانشگاه‌ها نقش تربیتی خود را در قبال دانشجویان فراموش کرده‌اند. همچنین استفان کولینی استاد دانشگاه‌های ساسکس و کمبریج بریتانیا در کتاب " مراد و مقصود از دانشگاه چیست؟ " بیان می‌دارد: انتظارات گسترده‌ای از دانشگاه‌ها وجود دارد، انتظاراتی که بیش از حد بالا هستند و دقیقا با اهدافی که برای آن طراحی شده‌اند تطابق ندارد و اکنون به حدی تحلیل رفته یا منحرف شده‌اند که هویت‌شان قابل شناسایی نیست.

در کشور ما با 14 میلیون دانش‌آموخته و حدود 4 میلیون دانشجو که کل جامعه را در بر گرفته است، آیا فرآیند یادگیری با هدف کسب فضیلت‌های اخلاقی، دگرخواهی، نوع‌دوستی، شجاعت، عشق به خود ،جامعه، خدا و طبیعت صورت گرفته است و قابل مشاهده می‌باشد؟ بدیهی است که با پاسخ منفی مواجه خواهیم شد، به‌طوری‌که کسب رضایت از دانشگاه در بین اقشار مختلف جامعه اعم از والدین، حکومت، مدیران، اساتید و دانشجویان وجود ندارد و با این سئوال روبرو هستند چرا راه زندگی در دانشگاه یاد گرفته نمی‌شود. بنابراین والدین انتظاری که از دانشگاه دارند که فرزندانشان با صبوری،مهربانی، مدارا، وفاداری، تفکر نقادانه، خلاقیت و انسان‌ورزی دانش‌آموخته شوند برآورده نمی‌شود.

همانطور که اشاره شد هدف آموزش عالی، یادگیری است و گفتگو که لازمه یادگیری است در دانشگاهای ما وجود ندارد. زیرا گفتگو که برهم‌کنش بین دو یا چند نفر است در شرایطی ایجاد می‌شود که صداهای مختلف، رشته‌های متنوع‌، مذاهب و اقوام مختلف و گوناگونی فرهنگ‌ها وجود داشته باشد. بین‌المللی شدن آموزش عالی و پذیرش دانشجوی خارجی در سراسر دنیا حتی در دانشگاه‌های کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه این گوناگونی را ایجاد کرده است که متاسفانه دانشگاه‌های کشور ما از آن برخوردار نیستند و یکی از موانع جدی یادگیری محسوب می شود.

از طرفی برخلاف دورهای دهه‌ها پیشین، سیاست بومی‌سازی نیز انزوا و محدودیت دیگری را بر دانشگاه‌های ما تحمیل کرده است که ترک، کرد، عرب، بلوچ، مازندرانی و دیگر اقوام با لهجه‌ها، گویش‌ها و مرام‌های مختلف در کنار یکدیگر در خوابگاه‌ها، کلاس‌های درس و پردیس دانشگاه قرار ندارند که مشق و تمرین زیست مسالمت‌آمیز، مدارا و تحمل را فرا بگیرند و قادر باشند آن را در آینده در جامعه خود گسترش دهند.

علاوه بر عدم برخورداری از تنوع اشاره شده در دانشگاه‌ها، تلاش گسترده‌ای با هدف یکسان‌سازی ذهنیت، رفتار و منش و حتی پوشش دانشجویان و اساتید صورت گرفته است و تشکیل نهادها و تشکل‌های وابسته به خارج دانشگاه، همچنین سیاست‌های جذب و ارتقای اعضای هیات علمی، ‌انتخاب مدیران و ایدئولوژیک کردن دین با این هدف انجام شده است. به‌طوری که دین وسیله طرد دیگران گردیده است و بدین ترتیب به غیر از برخورداری از ظواهر دینی با دانشگاه اسلامی به معنای واقعی کلمه، فاصله‌های نجومی داریم.

همچنین عدم برخورداری از آزادی و استقلال آکادمیک نیز از دیگر عواملی است که مانع از تربیت انسان بهتر در دانشگاه‌ها شده است. یونسکو آزادی آکادمیک را آزادی دانشگاهیان در آموزش و تدریس، انجام پژوهش و انتشار و آگاه‌ کردن سایرین از نتایج آن، ابراز آزادانه‌ی عقاید درباره‌ی دانشگاه و یا موسسه‌ای که در آن کار می‌کنند، شرکت در مجامع علمی و تخصصی و ممانعت از سانسور، تعریف می‌کند.

آیا می‌توان مدعی بود که دانشگاه‌هایی که روسای آنها از طریق وزرای مربوطه تعیین نمی‌شوند و سیاست‌های کلی را نیز از نهادی بالادستی دریافت می‌کنند، گزینش‌ها، حراست‌ها و نهادهای امنیتی در انتخاب مدیران و جذب اعضای هیات علمی نقش ویژه دارند، همچنین جلسات نظریه‌پردازی و کرسی‌های آزاداندیشی در آن با سمت و سو تعیین می‌شود و قادر به پاسخگویی به سئوالات جدی جامعه، دانشجویان و اساتید نیست از آزادی و استقلال آکادمیک برخوردار است؟

 بنابراین از دانشگاهی که به برخی از ویژگی‌های آن‌ اشاره شد نباید انتظار داشت که دانش‌آموختگانی فرهیخته، شهروندانی مسئول با استخوان‌بندی اخلاقی و بهره‌مند از مسئولیت اجتماعی برای جامعه تربیت نماید چون یادگیری بخوبی صورت نمی‌گیرد و دانشگاه‌ها فهمی سطحی، ضعیف و حتی انحرافی از هدف ماموریت خود دارند.

 

کد خبر : 31071

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
جدیدcaptcha