در یادداشتی از الهه کولایی؛
آیا روسها در زمین ایران بازی میکنند؟
مروری بر روابط ایران و روس/ منظر دوم/
🔹 به دنبال تحولات جنگ جهانی دوم و پس
از آن و شکل گرفتن ساختار قدرت جدید در نظام بینالملل، روابط دو کشور وارد مرحله جدیدی میشود.
خارج نشدن نظامیان ارتش سرخ از خاک ایران، بار دیگر مشی استعمارگرایانه روسیه را برای ایرانیان گوشزد کرد. هزینههای سیاسی که این تصمیم در ایران از خود برجای گذاشت، از جمله نتایج تغییر ساختار قدرت در نظام بینالملل است.
حمایت روسیه از فرقه دموکرات در کردستان و آذربایجان و همچنین تلاش برای جداسازی این بخشها از پیکره میهن، برای ایرانیان میهنپرست و ملیگرا، خاطره منفیِ دورههای پیشین را بازسازی کرد.
🔹در دوره پهلوی، باتوجه به شرایط بینالمللی و روند تنشزدایی میان امریکا و شوروی، ایران روابط بسیار سودمندی با اتحاد شوروی تجربه کرد. این روابط در میان کشورهای در حال توسعه وابسته به آمریکا و نظام سرمایهداری، شرایط بینظیری را به وجود آورده بود؛ طوری که ایران بعد از مصر، توانست سلاح و کمکهای نظامی چشمگیری از مسکو دریافت کند.
🔹عکس اخیر سفیران روسیه و انگلیس به گونهای نشان میدهد که رهبران این کشورها نسبت به ایران، موقعیت و جایگاه منطقهای آن چگونه مینگرند. رابطه میان کشورهای قدرتمند با کشورهای در حال توسعه، نشان میدهد آنها در بزنگاههایی برداشتهای واقعی خود را نسبت به این کشورها آشکار میسازند.
🔹نگاه بالا به پایین این قدرتها به روابط آنان با کشورهای کوچکتر، موضوع جدیدی نیست. بزرگداشت خاطره همکاری تاریخی موفقیتآمیز این کشورها در جریان جنگ جهانی دوم از سوی سفیران روسیه و انگلیس در غیبت آمریکا، نشان میدهد که آنها در غیبت آمریکا، در یک رابطهی عمودی، همچنان میکوشند موقعیت خود را برای تامین منافعشان، با بودن همه اختلاف نظرها، ارزیابی کنند و برای تامین منافعشان اقدامهای لازم را انجام دهند. حتی اگر بپذیریم که نیت بدی وجود نداشته است، این نوع ژست گرفتن و عکس انداختن، پیامی جز در سرداشتن همان هدفها و پیگیری همان سیاستها، از سوی این کشورها ندارد چراکه این قاعده نظام بینالملل است که قدرتِ کشورها در تنظیم روابط آنها حرف نخست را میزند.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه