در گفتوگویی با دکتر تورج زینیوند مطرح شد؛
اهمیت فرهنگ در دانشگاه برابر با آموزش و پژوهش است
داشتن مهارت، اعتقاد و مسئولیتپذیری از ملزومات کار فرهنگی در دانشگاه است. / مقوله فرهنگ حلقه وصل و مکمل آموزش و پژوهش در دانشگاه است.
دکتر زینیوند در گفتوگو با رازی پرس، در خصوص گستره اخلاق در دانشگاه و دانشگاهیان در ابعاد مختلف قانونمداری، اخلاقگرایی و شاخصهای اخلاقی در دانشگاه اظهار داشت: اصولا دانشگاه منبع و آبشخور و تولیدکننده اخلاق برای جامعه است. اخلاق دردانشگاه و جامعه دانشگاهی مفهوم بسیار گستردهای دارد و شامل ابعاد و زوایای گوناگون پژوهشی، آموزشی، فرهنگی و اداری دانشگاهیان میشود.درحقیقت، اخلاق مفهوم بسیار گستردهای دارد و شامل تمام ابعاد و جنبههای زندگی یک فرد دانشگاهی میشود.
به نظر بنده اگر تمرکزدانشگاهها در گستره اخلاق و فرهنگ بهصورت کلان و با برنامه ریزی مشخص پیشمیرفت امروزه میتوانستیم بیشتر بر اخلاق و فرهنگ جامعه تاثیر بگذاریم.
در ادامه دکتر زینیوند در خصوص ضرورت پرداختن به فرهنگ در کنار مقوله آموزش و پژوهش گفت: فرهنگ نیز همانند اخلاق یکی از مفاهیمی است که تعریفها و رویکردهای گوناگونی از آن ارائه شده است. برخی از اندیشمندان بر این باورند که هیچ اصطلاحی در دنیای مدرن به اندازه فرهنگ پیچیده و متکثر نیست. ما در کنار آموزش و پژوهش قطعا میتوانیم برخی از مباحث فرهنگی را آموزش دهیم. برای مثال اگر یک استاد در امر آموزش دقت، جدیت، حساسیت، اخلاق، درستی، صداقت و دانش لازم را چه در آموزش و چه در پژوهش داشته باشد بهطور حتم فراگیرها از آن تاثیر میپذیرند وآن را به نسلهای آینده منتقل میکنند.
در واقع فرهنگ حلقه وصل و مکمل آموزش و پژوهش است. ما از طریق آموزش و پژوهش میتوانیم بسیاری از مباحث اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی را مانند: درستی، صداقت، تلاش را به جامعه منتقل کرده وبیاموزیم. لذا فرهنگ جزو لاینفک و جدایی ناپذیر از آموزش و پژوهش است. برای مثال: اگر ما اساتید دانشگاه به دانشجویان فرهنگ صداقت و پرهیز از تخلف وسرقت علمی در پژوهش را بیاموزیم همین امر یک درس اخلاقی و فرهنگی بسیار بزرگ برای مدیران کشور و نسلهای آینده خواهد بود.
دکتر زینیوند در پاسخ به این سوال که ملزومات و ویژگیهای کار فرهنگی در دانشگاه چیست؟ گفت: کار فرهنگی در دانشگاه کاری پیچیده و دشوار است زیرا مقوله فرهنگ در دانشگاه با مباحث سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اعتقادی و دیگر مسائل در ارتباط تنگاتنگی قرار دارد. از اینرو کار فرهنگی در دانشگاه مستلزم رعایت ملزوماتی از قبیل: درک درست از شرایط فرهنگی کشور و دانشگاه مورد نظر و نیز باور راستین واعتقاد راسخ به کار فرهنگی است. برخی از افراد که در جامعه مشغول کارهای فرهنگی هستند یا مسئولیت فرهنگی دارند متاسفانه مهارت، تخصص و باور به کار فرهنگی را ندارند،بلکه از بد حادثه به فعالیت فرهنگی می پردازند. کار فرهنگی نیاز به برنامه ریزی، اعتقاد، باور، پشتکار، صداقت و تحمل بسیار زیادی است. اگر در دانشگاهها قرار باشد به مباحث فرهنگی بپردازیم باید از صدر تا ذیل وزارتخانه زیر نظر افرادی باشد که دانش، توانایی مدیریت و مهارت لازم برای امور فرهنگی داشته باشند. یکی دیگر از ملزومات مهم در حوزه فرهنگی دغدغه فرهنگی است. کار فرهنگی میتواند موجب پویایی، نشاط، تحرک و سرزندگی در جامعه شود و کسانی می توانند این پویایی و نشاط را ایجاد کنند که به ضرورت و اهمیت مباحث فرهنگی باور داشته و افرادی دغدغه مند باشند.
ایشان در رابطه با شاخصههای مسئولیتپذیری در دانشگاه گفت: متاسفانه در جامعه ما، مهمترین شاخصه مسئولیتپذیری فرهنگی، وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی است. اگر دانشگاهیان نتوانند شاخص ها و چالش های اصلی مسئولیتپذیری فرهنگی یا اداری در دانشگاهها را، فارغ از مسائل سیاسی حل کنند ما به ضعفها و کاستیهای خود همچنان ادامه خواهیم داد و توفیق چندانی را بهدست نخواهیم آورد. بهعبارت سادهتر؛ سیاستزدگی در دانشگاهها آفت اساسی و جدی مسئولیتپذیری شده است. بنده معتقدم فردی که مسئولیت بخشهای مهم دانشگاه را برعهده میگیرد باید دارای مهارتها و شاخصهایی باشد. داشتن اطلاعات سیاسی مفید و ضروری است اما؛ سیاستزدگی امری جدی و خطرناک برای دانشگاهها محسوب میشود. وظیفه دانشگاه آگاهیبخشی سیاسی است نه سیاستزدگی. بسیاری از چالشهای فرهنگی و مشکلات جامعه به کمک متخصصان دانشگاهی با استفاده از طرحهای درست و روشمند پژوهشی قابل حل است؛ بنابراین دانشگاه میتواند راهنما و قطبنمای جامعه باشد. شرط اصلی مسئولیتپذیری در دانشگاهها را نمیتوان به مورد خاصی محدود کرد. در این مورد تجربه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و همینطور در کنار آن داشتن برنامه برای پیشبرد اهداف بسیار مثمر ثمر خواهد بود.
در پایان، دکتر تورج زینیوند در رابطه با شاخصهای اخلاقمداری، مسئولیتپذیری و فرهنگ در دانشگاه گفت: امروزه با چالشهای گستردهای روبهرو هستیم که شاید در چند دهه اخیر با آن روبهرو نبودهایم ازاینرو داشتن برنامهای مشخص و هدفمند برای اساتید، کارمندان و دانشجویان اثرگذار است. دانشگاهیان باید یک برنامه کلان و کاربردی با هدف مشخص داشته باشند که چگونه زمینه اخلاق و فرهنگ را در دانشگاه فراهم کنند. در این رابطه حرکت به سمت آموزش و برگزاری کارگاههای آموزشی، استفاده از مدرسان با تجربه و آگاه و همینطور استفاده از زمینههای تشویقی میتواند در وجود مخاطبان تاثیرگذار باشد.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه