در یادداشتی از قاسم جعفری؛
پیامهای یک تصمیم بزرگ!
دولت سیزدهم یکی از اولویت های سیاست خارجی خود را ترمیم، تقویت و تجدید روابط با همسایگان قرار داده است و اینک یکی دیگر از مصادیق مهم این اراده در حال وقوع است؛ میدان دار و واسطه چنین تصمیمی چین است و نه آمریکا یا اروپا.
به گزارش پایگاه خبری رازی پرس، در ابتدا باید این نکته را یادآور شد که انقلاب اسلامی صاحب فکر و اندیشه و مرامی است که به لطف الهی مسیر و جهت خود را متکی به ذات خود و با پشتیبانی مردمش ادامه خواهد داد و پیوسته در تلاش است با دیگر ملتها روابط دوستانه برقرار کند و از این ارتباطات در جهت تسهیل اهداف بلند خود و رفاه و وسع معیشت مردمش بهره گیرد.
از سویی اخم و دشمنی دیگران گر چه کاهنده سرعت و آزار دهنده است اما هرگز بازدارنده نیست، لذا برقراری ارتباط مجدد با سعودی در همین چارچوب معنا می شود و جایی برای ذوق زدگی یا وزن بخشی بیحد ندارد.
_ ایران و عربستان تصمیم گرفتند روابط سیاسی خود را پس از نزدیک به یک دهه برقرار کنند اما مطمئنیم دست های خبیث قدرت های سلطه گر همان گونه که برجام را به محاق بردند از هیچ تلاشی برای بی فرجام شدن این ماجرا فرو گذار نمی کنند مگر آن که دولتمردان سعودی به این اقناع درونی رسیده باشند که جریانات تلاشگر برای فاصله اندازی بین دو کشور بزرگ همسایه و اثرگذار مهم در جهان اسلام دوست و خیرخواه هیچ طرفی نیستند و فقط منافع نامشروع خود را می طلبند.
_ دولت سیزدهم یکی از اولویت های سیاست خارجی خود را ترمیم، تقویت و تجدید روابط با همسایگان قرار داده است و اینک یکی دیگر از مصادیق مهم این اراده در حال وقوع است؛ میدان دار و واسطه چنین تصمیمی چین است و نه آمریکا یا اروپا.
معنای این سخن آن است که جهت حرکت در شرق مسیری متمایز از خواسته های غرب را طی می کند. چین در حال خود نمایی دیپلماتیک و جغرافیایِ سیاسیِ منطقه در حال تغییر ژئوپولوتیکی است؛ این رویداد یعنی اعلام پایان رسمی هژمونی آمریکا بر سیاست های خاورمیانه. افزایش هزینه های آمریکا برای حفظ مصالح منطقهای و سردرگمی در نحوه تعامل با کشورهایی که تا دیروز سعی داشت دشمن بمانند و حالا قرار است شریک باشند.
_ آنچه بروز و ظهور یافت بیانگر این واقعیت است که توافقات، تفاهمات و تصمیمات پشت صحنه علیالقاعده بسیار بیشتر از آنی است که عیان است؛ وساطت چین یعنی مراودات آینده بین کشورها بر محور اقتصاد و تجارت شکل میگیرد و نه فروش سلاح و شعله وری جنگها و فتنهها، برخی صاحب نظران معتقدند بازگشت روابط ایران و سعودی به اندازه برجام اهمیت دارد.
_ بازگشت عربستان سعودی به پای میز مذاکره و برقراری مجدد روابط و به تبع، سایر کشورهای اقماری دلیلی قاطع برای این حقیقت است که ایران در حال چیدن میوه استقلال، مقاومت و ایستادگی خویش است. ایران در این سال ها در عین درایت و اقتدار صبر استراتژیک نشان داده است و این اتفاقِ ظفر بخش تنها مشت نمونه خروار سلوک درست سیاسی اوست.
_ ایران با کمال افتخار در بحرانیترین شرایط و در میان سیل توطئهها و سونامی شرارتها علیه کشور و نظامش به صندوق رای و مردم سالاری پایبند ماند و در سایه همین پشتوانه مردمی پیچهای سخت و پرخطر تاریخی را منقاد خویش ساخت.
_ بازگشت روابط ایران و عربستان بر تمام پروندههای داغ جاری در منطقه مثل یمن، سوریه، لبنان، فلسطین و همچنین در حساس ترین مسائل مرتبط بداخلی و خارجی مثل پرونده هستهای، مسائل اقتصادی و اجتماعی جنگ ترکیبی و فضای رسانهای موضوع تحریم ها و... به نفع ایران و جریان جبهه مقاومت آثار مثبت غیرقابل انکاری دارد بی آن که سعودیها و سایر کشورهای مرتبط با او ضرر کنند بلکه آنان نیز سود خود را خواهند برد.
_ البته پر واضح است که از این حرکت مهم، صهیونیستها و سایر دشمنان امت اسلامی و دنیامداران سلطه جو خسارت خواهند دید.
_ هر چند حکومتی مثل عربستان به دلیل ماهیت پادشاهی و عدم دخالت مردم در سرنوشت خود با خواسته واقعی مردمش فاصله زیادی دارد اما همین گام یعنی ترجیح کشور همسایه مسلمان و ملتی که با آن مشترکات جغرافیایی، تاریخی، اعتقادی و ... دارد بر خواسته غرب استکباری و صهیونیست بین الملل به نوبه خود مثبت و ارزشمند است.
_ چرخش دیپلماسی عربستان به سوی ایران یعنی آن که سران این کشور متوجه این معنا هستند که برقراری ارتباط با رژیم صهیونیستی حتی برای منافع و مصالح دنیایی آنان هم مضر است. تکلیف مردم عربستان و سایر کشورهای عربی و اسلامی که در این مقوله از قبل روشن بود و آنان به طور قاطع عادی سازی روابط با این وجود سرطانی را رد کرده بودند.
_ برقراری ارتباط ایران و عربستان احتمالا بازگشت کشورهایی مثل بحرین، اردن، مصر، مراکش و غیره را در پی خواهد داشت و شکل گیری انسجام اسلامی در منطقه در همه ابعاد به نفع ملت های مسلمان خواهد بود.
_ برقراری این ارتباط یعنی فاصله گرفتن سعودی به طرزی عاقلانه در این مقطع با راهبرد منطقهای آمریکا که بر مدار ایران هراسی و بیاعتمادی و نبود هر نوع روابط بین ایران و کشورهای منطقه شکل گرفته است. به همین دلیل برخی صاحب نظران این رویداد را با عنوان زلزله مهم سیاسی در منطقه یاد کرده اند؛ بسیاری بر این عقیده اند میانداری چین در این مساله یعنی رویکرد متفاوت منطقهای و جهانی در حال وقوع است و اگر بعد از این تصمیم استمرار یابد و سایر ابعاد را هم در بر گیرد متفاوت از قبل خواهد بود.
_ به همان اندازه که از اتفاق سیاسی درست انبهاج روحی و خوشحالی در میان ساکنان تهران و ریاض دیده می شود و به تبع آن روسها، چینیها، سوریهایها و دیگران نوعی رضایت را در تثبیت موقعیت و مواضع خود احساس می کنند در عوض صهیونیستها، آمریکاییها و اروپاییها دچار افسردگی، یاس و انقباض روحی هستند.
غربی ها همواره رکن مادی و تامین اعتبار مالی خود علیه ایران را در وجود سعودیها جستجو میکنند و اینک آمال خود را برباد رفته می یابند. اولین واکنش های اعلامی از صهیونیستها نشان می دهد ضمن اقرار به اهمیت مساله در حال ملامت یکدیگرند که چرا نتوانستند مانع مسیر باشند.
یکی از صهیونیست ها گفته است در حالی که ما درگیر ضعفها و مشغول جنگ داخلی هستیم دنیا بدون توقف و بر خلاف مصالح اسرائیل به پیش می رود؛ در این میان نباید فراموش کرد مخالفان و اپوزیسیون ایرانی که ثابت کرده اند در جابجا کردن مرزهای خیانت و بی شرافتی ید طولایی دارند بیش از دیگران برای ناکام ماندن این حرکت دست و پا خواهند زد چون نانشان در مشکل آفرینی علیه ملت ایران است اما این ملت که وارث شهیدان است خوب می داند خدا همیشه با اوست و او فتاح و گشاینده است. / فارس
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه