در گفتگویی با دکتر هوشنگ قمرنیا استاد تمام گروه مهندسی آب دانشگاه رازی مطرح شد؛
بررسی مختصری از اثرات مجتمع های تولید فولاد بر نابودی آبهای زیر زمینی و نشست اراضی دشتها در اقصی نقاط کشور
دکتر قمرنیا در گفتگویی به بررسی از اثرات مجتمع های تولید فولاد بر نابودی آبهای زیر زمینی و نشست اراضی دشتها در اقصی نقاط کشور پرداخت
آقای دکترلطفا مقدماتی در رابطه با مصرف آب در کشور و خصوصا موارد استفاده از آب در صنعت فولاد را ارائه فرمایید.
آب موهبت گرانبهایی است که در اختیار انسان قرار گرفته است و مدیریت و برنامه ریزی برای آن از اهمیت بالایی برخوردار میباشد، خصوصا اینکه توزیع آب در سراسر دنیا به یک اندازه نبوده و توازن خاصی ندارد ، علی الخصوص در کشور ما ایران که در یک منطقه خشک و نیمه خشکی از جهان واقع شده است.
بطور کلی، مصارف مختلف آب عبارتند از :کشاورزی، صنعت ، شرب، محیط زیست و اهداف چند منظوره که کشاورزی بیشترین سهم مصرف آب را به خود اختصاص میدهند و تا به حال در این زمینه بسیار صبحت شده است. اما در این گفتگو در نظر است تا به بررسی صنایع آب بر خصوصا صنعت فولاد که بیشترین سهم مصرف آب در کشور را دارند پرداخته شود.
فولاد یکی از با ارزش ترین و پرکاربردترین مواد بعد از نفت خام در صنعت است، این محصول از دهه 1800 ببعد به اصلی ترین مواد مصرفی در سطح جهان تبدیل شده است.لازم به توجه است که ایران دارای رتبه دهم جهانی در تولید فولاد در سال 2022 در دنیا میباشد که این مسأله خود باتوجه به اقلیم ایران و همچنین جانمایی غلط کارخانجات فولاد خطرناک و بحث بر انگیز است.
در سال های اخیر به دلیل رشد جمعیت و افزایش تقاضا در مورد منابع، باعث به وجود آمدن نا هماهنگی بین میزان آب مصرفی و میزان منابع آبی در دسترس شده است. از طرفی صنایع آب بر همچون صنایع فولاد بدون در نظر گرفتن موقعیت منابع محدود آبی کشور و جانمایی اشتباه کارخانجات همچنان بر سر تولید محصول با کشورهای برتر دنیا (از لحاظ منابع آبی) رقابتی شدید دارند .از این رو برای تامین آب خود یا به منابع آب زیر زمینی فشار وارد می کنند که نتجه آن تخلیه آب های زیر زمینی و فرونشت است یا با انتقال آب بین حوضه ای اقلیم کشور را بر هم زده و مسایل دیگری را بوجود آورده اند.
از طرفی نه تنها صنایع فولاد ، همچنین سایر صنایع و بویژه تامین آب توسعه کشاورزی افسار گسیخته با کارآئی و راندمان پاییین وشرب نیز از عوامل اصلی نابودی دشتهای بررسی شده در استانهای مختلف کشور میباشند. در حال حاضر تامین آب برای مصارفی نظیر شرب و کشاورزی، مساله مرگ و زندگی است و در چنین شرایطی صنایع فولاد شاید در اولویت بعدی قرار داشته باشند.
با توجه به شرایط بوجود آمده برای آبخوانهای کشور، به نظر میرسد که گزینه انتقال صنایع آب بر فولاد به مکانهای دیگر دارای منابع آبی دائم، از جمله کنار دریاهای کشور نظیر خلیج فارس و دریای عمان با توجه به بر آوردهای دقیق اقتصادی و بررسی سایر مسایل و تبعات زیست محیطی و یا آبگیری، پمپاژ، تصفیه و یا انتقال آب مورد نیاز از منابع آب و دریاهای اشاره شده به محل احداث صنایع البته با توجه به مطالعات دقیق و بررسیهای مورد نیازتوسط شرکتهای مهندسین مشاور خبره و ذیصلاح ترجیح داده می شود.
هر چند در حال حاضر پروژه ای در کشور تحت عنوان طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی در جریان است ولی متاسفانه از مسایل و جزئیات مربوط به این پروژه ، شامل مسایل طراحی، هزینه ها، محسنات، معایب و شرکتهای دست اندرکار آن اطلاعات درستی در اختیار نیست تا بتوان در رابطه با کارائی آن و همچنین سایر مسایل مربوطه بحث نمود. از همه این مسائل مهمتر آن است که سالانه حجم زیادی از فولادتولیدی صادر شده و این در حالی است که درآمد آن به طور شفاف وارد چرخه اقتصادی کشور نمی شود.
لطفا توضیح دهید که بیشتر صنایع فولاد و پتروشیمی کشور در چه مناطقی جانمائی شده و حجم آب مورد نیاز تولید یک تن فولاد چقدر است؟
در حدود 70 الی 80 در صد از کارخانجات فولاد و پتروشیمی کشور متاسفانه در د شتها و مناطق ممنوعه و یا ممنوعه بحرانی احداث شده اند.در شکل شماره 1 موضوع مطرح شده نشان داده شده است. یک کارخانه تولید فولاد جهت تولید نیازمند حجم زیادی از آب شیرین است.ضمنا آب مصرفی یک کارخانه تولید فولاد به عوامل مختلفی از جمله به روز بودن تکنولوژی و یا فرسوده بودن دستگاههای تولید دارد. در رابطه با میزان آب مورد نیاز تولید یک تن فولاد آمارهای مختلفی ارائه شده است و اما بطور کلی برای تولید یک تن فولاد در حدود 23000 الی 28000 لیتر و یا به عبارتی 23 الی 28 متر مکعب آب نیاز است که در اقصی نقاط کشور، بیشتر این آبهای مورد نیاز در حال حاضر از آبهای زیر زمینی در دشتهای با شرایط ممنوعه یا ممنوعه بحرانی مورد نظر استخراج میشوند.ضمنا کارخانجات تولید فولاد موجود در اقصی نقاط کشور از بیان میزان مصرف آب واقعی خود همیشه امتناع می ورزند.
شکل 1. موقعیت کارخانجات فولاد و پتروشیمی کشور در مناطق ممنوعه و ممنوعه بحرانی
آقای دکترلطفا توضیح دهید که موارد استفاده این حجم آب در صنعت فولاد در چیست؟
این حجم آب مورد نیاز برای تولید فولاد صرف تولید بخار ، خنک سازی، انتقال ضایعات، کنترل گرد و غبار وغیره میشود. به همین دلیل در کشورهای جهان اول و دارای برنامه معمولا کارخانه های صنایع فولاد را در کنار دریاها میسازند. متاسفانه کشور ما ایران جزو آن دسته از کشورهایی است که بدون توجه به شرایط اقلیمی موجود بیشتر صنایع فولاد خود را در دشتهای دارای مسئله و با مشکلات آب زیر زمینی احداث نموده است.
لطفا توضیح دهید که توجیه تصمیم گیران ساخت کارخانجات صنایع فولاد در شهرهای کویری و بی آب در چیست؟
توجیه تصمیم گیران ساخت این کارخانجات آب بر این بوده است که تامین مواد اولیه از معادن مهمترین بخش را تشکیل میدهد. لذا، فاصله کارخانجات ازمعادن مستلزم هزینه حملونقل برای تامین مواد اولیه است، بنابراین احداث کارخانه فرآوری در کنار معادن از صرفه اقتصادی بیشتری برخوردار بوده وبه جای انتقال کارخانه بهتر است نسبت به تامین سایر زیرساختهای لازم همچون آب، انرژی و بستر حملونقل محصولات تولیدی به محل مصرف اقدام نمود.
لطفا بیشتر در رابطه با موقعیت و وضعیت آبخوان ها وصنایع فولاد موجود و فعال در کشور و در استانهای درگیر و دارای مشکلات مربوطه توضیح دهید:
بحث مربوط به موقعیت و وضعیت آبخوان ها و صنایع فولاد در کشور و در تک تک استانها بسیار گسترده و وقت بر است. لذا، فقط به بررسی موضوع و ارائه مستنداتی در رابطه با چند مجتمع فولاد احداث شده در چند استان بحرانی در کشور از جمله، استانهای اصفهان، البرز، تهران، کرمان، مرکزی ، یزد ، خراسان رضوی، سمنان، قزوین و همدان که منابع آب زیر زمینی آنها در وضعیت بسیار بحرانی و حتی فوق بحرانی قرار دارد میتوان اشاراتی نمود.
استان اصفهان
بر اساس اطلاعات بدست آمده در استان اصفهان دو مجتمع تولید فولاد مهم عبارتند از: مجتمع فولاد ذوب آهن اصفهان و کارخانه فولاد مبارکه اصفهان که مشخصات بدست آمده از هر کدام از آنها عبارتند از:
الف- مجتمع فولاد ذوب آهن اصفهان:
این مجتمع در سال 1351 در دشت طبس واقع در 45 کیلومتری جنوب غربی اصفهان تاسیس شده که منبع تأمین آب آن رودخانه زاینده رود میباشد ، میزان محصول تولید سالیانه آن 2/75 میلیون تن مقاطع فولادی و 3/6 میلیون تن فولاد خام اعلام شده است.
ب- کارخانه فولاد مبارکه اصفهان:
این کارخانه نیز در سال 1372 واقع در 75 کیلومتری جنوب غربی اصفهان شروع به کار کرد و با احتساب تولید سالانه 7/8 میلیون تن مقاطع فولادی و 7/5 میلیون تن فولاد خام بزرگترین تولید کننده فولاد کشور محسوب میشود.
استقرار صنایع بزرگ دیگری در این استان از جمله ذوبآهن اصفهان، پالایشگاه نفت اصفهان، پتروشیمی اصفهان، صنایع شیمیایی، فولاد مبارکه سپاهان، شرکت نفت سپاهان و بسیاری از صنایع آب بر دیگر همچون نیروگاهها باعث نابودی آب زیر زمینی و خشک شدن زاینده رود شده است .خشکی رودخانه سبب بیکار شدنِ چندصدهزار نفر ازساکنین پایین دست رودخانه شده و به مهاجرت فصلی یا کامل آنها به استانهای دیگر یا شهر اصفهان منجرگشته است.ضمنا در این استان علاوه بر شرکتهای فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان شرکتهای بزرگ دیگری مانند طرح توسعه شهید خزازی فولاد مبارکه، شرکت فولاد نطنز، شرکت فولاد سازی سبا و شرکت تولید فولاد سپید فراب کویر وجود دارند که از میزان آب مصرفی و بر داشت از آبخوانهای منطقه توسط آنها اصلا اطلاعی در دست نمیباشد. این در حالی است که بنا به اطلاعات بدست آمده تنها ۲ درصد از منابع آبی استان اصفهان در ۸ دشت آزاد آن قرار داشته و ۹۸ درصد از منابع آبی اصفهان در دشتهای ممنوعه واقع است که صنایع فولاد در آنها احداث و مستقر شده اند. در این استان تعداد ۸ دشت آزاد است و ۲۷ دشت به دلیل برداشتهای بی رویه از منابع آب زیرزمینی در شرایط ممنوعه و ممنوعه بحرانی قرار دارند. همچنین میزان کسری مخزن منابع آب زیرزمینی در آن استان حدود ۱۳ میلیارد مترمکعب و افت سطح آب زیرزمینی استان در حدود ۳۹ سانتیمتر در سال بوده است. در شکل شماره 2 وضعیت آبخوانهای استان اصفهان نشان داده است. همچنین در شکل 3. عکسهائی از نشست اراضی و مناطق شهری و مسکونی استان اصفهان آمده است.
شکل 2. وضعیت دشتهای استان اصفهان از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
شکل 3. عکسهائی از نشست اراضی و مناطق شهری و مسکونی استان اصفهان
استان البرز
در استان البرز صنایع فولاد نورد البرز و مجتمع فولاد پارسیان در سالهای 1380 و 1385 احداث شده اند که مشخصات مختصری از هر کدام از این مجتمع ها به قرار ذیل میباشد.
الف: صنایع فولاد نورد البرز:
شرکت نورد آریان فولاد در سال ۱۳۸0 با هدف تولید انواع مقاطع فولادی اعم از نبشی، ناودانی، تیرآهن، ریل و میلگرد در شهرستان بوئین زهرا(بوئین زهرا- اشتهارد) تاسیس گردیده است. ظرفیت تولیدی این کارخانه درحدود 400 هزارتن اعلام شده است.
آب مورد استفاده این کارخانه از طریق آب های زیرزمینی دشت اشتهارد و بوئین زهرا که جزءدشت های ممنوعه بحرانی استان البرز محسوب میشوند تامین میگردد. بر اساس اطلاعات بدست آمده، این دشت ها با مشکل بحران آب و تخلیه سفره های آب زیرزمینی مواجه شده اند. طبق مطالعات انجام و گزارش شده میزان سطح افت آب زیرزمینی در دشت اشتهارد و بوئین زهرا سالانه 72 سانتی متر در سال برآورد شده است . میزان دسترسی به آب های زیر زمینی اشتهارد از ۱۲۰متر در ۲ دهه اخیر اکنون به بیش از ۳۰۰ متر رسیده و آبخوان های این شهرستان از آب تخلیه شده اند.در این منطقه 5 حلقه چاه با دبی 108 لیتر بر ثانیه آب مورد نیاز صنعت را تأمین میکند.
ب- مجتمع فولاد پارسیان:
این مجموعه در سال 1385 در دشت اشتهارد و با توان تولید 300 هزار تن در سال آغاز به کار کرد ه است. بطور کلی بر اساس بررسیهای بعمل آمده، در استان البرز نیز چهار دشت طالقان، تهران-کرج، اشتهارد و هشتگرد وجود دارد که فقط دشت طالقان وضعیت مناسبی داشته و سه دشت دیگرآن در حالت ممنوعه-بحرانی قرار دارند. بنا به اظهار نظر مسئولان شر کت آب منطقه ای استان البرز، وضعیت آبهای زیرزمینی دشتهای تهران-کرج، هشتگرد و اشتهارد از خط قرمز گذشته است و نیازمند اجرای طرحهای فوری تعادل بخشی است شکل (4). مطالعات و گزارشات مختلف منتشر شده، نشانگر فرونشست بالا در جنوب شهرهای هشتگرد و نظرآباد و همچنین محدوده شهرهای گرمدره و اشتهارد با بیش از 30 سانتیمتر در سال را نشان داد ه است. این موضوع، زیرساختهای منطقه اعم از راه آهن، اتوبانها و جاده ها، تاسیسات انتقال آب و برق، نیروگاه منتظر قایم و ساختمانهای روستایی و شهری منطقه را تحت تاثیر مستقیم قرار داده است.
شکل 4. وضعیت دشتهای استان البرز از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
شکل 5. نشست اراضی در دشت های استان البرز
استان تهران
در استان تهران شرکتهای فولاد سپهر ایرانیان، صنایع فولادی آذر گستر سدید و همچنین مجتمع فولاد پارسیان هر کدام با مشخصات مختصر ذیل در سالهای 1371، 1385 و 1388 احداث شده اند.
الف: فولاد سپهر ایرانیان:
شرکت فولاد سپهر ایرانیان در سال 1388 به منظور تولید انواع میلگرد آجدار و ساده در اتوبان تهران ساوه، سه راه آدران، احداث گردید. ظرفیت تولید سالانه این کارخانه100 هزار تن می باشد .
ب: صنایع فولادی آذر گستر سدید:
این مجموعه در سال 1371 در شهرک صنعتی شمس آباد به بهره برداری رسید که دارای ظرفیت تولید سالانه آن 4400 تن در سال است.
پ: مجتمع فولاد پارسیان:
این مجموعه در سال 1385 با توان تولید 300 هزار تن در سال آغاز به کار کرده است. بر اساس بررسیهای انجام شده متاسفانه تمامی دشتهای استان تهران در وضعیت بحرانی و هشدار به سر می برند و برداشت از این سفرهها نسبت به تغذیه آنها بسیار بیشتر است. از هشت دشت استان تهران ، 3 دشت تهران- کرج ، ورامین و هو مند -آبسرد به دلیل افت سطح آب و کسری مخزن دارای وضعیت ممنوعه بحرانی و بقیه دشتهای استان تهران در وضعیت ممنوعه قرار دارند. همچنین در دشت ورامین فرونشست به شکل فروچاله و شکاف تا چندین کیلومترپدیدار شده است، به نحویکه برخی از این فروچالهها تا نزدیک مسیرهای ارتباطی، خطوط انتقال برق و گاز و کانالهای آب امتداد پیدا کرده و برخی منازل روستاهای اطراف و مناطق مسکونی محدوده این فرونشستها آسیب دیده است. در بخشهایی از شهر تهران همچون مناطق یک، دو و شش نیز گزارش هایی از فرونشست نمایان شده که بخشی از آن به صورت یکپارچه و بخشی از آن نیز به صورت فروچاله است. شکل 6، وضعیت دشتهای استان تهران از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی و شکل شماره 7 ، نقشه فرو نشست دشتهای استانهای تهران و البرز تهیه شده توسط موسسه تحقیقات آب را نشان میدهند.
شکل 6. وضعیت دشتهای استان تهران از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
شکل7. نقشه فرو نشست دشتهای استاهای تهران و البرز
شکل 8. عکسهائی از نشست اراضی در دشت ورامین و مناطق شهری تهران
استان کرمان:
در استان کرمان که یکی از استانهای خشک و کم آب کشور میباشد، مجتمع فولاد سیرجان حدید جنوب با مشخصات ذیل مورد بهره برداری واقع شده است.
مشخصات مجتمع فولاد سیر جان حدید جنوب:
مجتمع فولاد سیرجان حدید جنوب در سال ۱۳۹۰ در شهر سیرجان مورد بهره برداری قرار گرفته است. این کارخانه با ظرفیت تولیدی 300 هزار تن محصول شروع بکار کرده است . لازم به ذکر است که شهرستان سیرجان به دلیل برخورداری از معادن فولاد، به قطب فولاد کشور معروف است، اما درعین حال با کمآبی شدیدی نیز روبهرو است. آب مورد نیاز کارخانه سیرجان حدید نیز از حفر چندین حلقه چاه در منطقه تأمین میشود.
علاوه بر کارخانه فولاد سیر جان حدید جنوب در این استان کم آب با مشکل آب زیر زمینی کارخانجات فولاد دیگری نیز احداث شده اند که متاسفانه هیچگونه اطلاعاتی در رابطه با میزان آب مصرفی و بر داشت شده از آبخوانهای استان کرمان توسط آنها در دست نمی باشد. تعدادی از این کارخانجات عبارتند از: کارخانه فولاد احیائ استیل بافت، کارخانه فولاد بوتیای ایرانیان 2، کارخانه فولاد نورد بردسیر، کارخانه گندله سازی فولاد سیرجان ایرانیان، شرکت کاوند نهان زمین پروژه تونیلی راور، ایستگاه فاز دوم کارخانه گندله سازی گل گهر سیر جان، مجتمع بزرگ شرکت فولاد زرند ایرانیان، شرکت فولاد بوتیای ایرانیان، کارخانه فولاد بردسیر، صنایع فولاد مشیز بردسیر، شرکت معدنی و صنعتی گل گهر، کارخانه گندله سازی گل گهر، شرکت توسعه آهن و فولاد گل گهر و کارخانه جهان فولاد. نقاط مختلفی از استان کرمان بهدلیل برداشت بیش از اندازه آب از منابع آب زیرزمینی با مسئله فرونشست مواجه است. گسترش صنایع آببر در این استان نیز بر نگرانیها دامن زده است. به جز بحران فرونشست، شورشدن سفرههای آب زیرزمینی از مشکلات دیگر این شهرستان است . لذا، لازم است در توسعه صنایع آببر همچون فولاد در این منطقه به موضوع «جایگزینی مصرف» توجه شود تا از فشار بیش از اندازه بر منابع آبی شهر سیرجان کاسته شود. شهرهای رفسنجان، سیرجان، کرمان، زرند و بهرمان نیز ازجمله نقاط دارای فرونشست در استان کرمان اعلام شدهاند که حداکثر نرخ فرونشست درسیرجان، سالانه 16/3 سانتیمتر است. مسیولان این استان کاهش حجم ده ساله مخزن آبخوانهای مربوطه را معادل 7/6 میلیارد مترمکعب اعلام کرده اند.
شکل 9. وضعیت دشتهای استان کرمان از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
استان مرکزی
استان مرکزی نیز یکی از استانهای مسئله دار در رابطه با افت بیلان آب زیر زمینی و نشست اراضی است. در این استان مجموعه صنایع فولاد هیربد زرندیه با مشخصات ذیل احداث شده است.
مشخصات صنایع فولاد هیربد زرندیه:
این مجتمع در شهرک صنعتی مامونیه و در سال 1391 تاسیس و در دشت زرندیه ساوه واقع میباشد که از دشت های ممنوعه بحرانی استان مرکزی است. میزان ظرفیت تولیدی مجتمع 1 میلیون تن در سال است .
بررسیها نشانگر آن است که استان مرکزی در 40 سال اخیر با کمبود دست کم یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب کسری مخرن روبرو میباشد.
ضمنا دشت مرکزی زرندیه از حیث منابع زیرزمینی با کسری مخزن ۳۵ میلیون مترمکعبی مواجه بوده و سطح آب زیر زمینی آن نیز سالیانه بین ۸۰ تا ۸۵ سانتیمتر افت دارد. برداشت بی رویه صنعت آب بر فولاد یکی از مهمترین عوامل این فرونشست و بحران است. بررسیها نشانگر آن است که با ادامه این روند در زرندیه برای 10 سال آینده حتی آبی برای خوردن نیز وجود نخواهد داشت. بر اساس تحقیقات انجام شده سالیانه در حدود 200 میلیون متر مکعب از ذخائر آب زیر زمینی استان مرکزی کم شده که جایگزینی برای آن وجود ندارد. همچنین بر اساس مطالعات انجام شده توسط زمانی فراهانی ، تمامی دشتهای استان مرکزی با توجه به تغییرات درازمدت هیدروگراف معرف آبخوانها و نتایج بیلان آب زیرزمینی دارای افت سطح آب و کسری ذخیره مخزن بوده و امکان توسعه بهره برداری به لحاظ کمی وجود نداشته و حتی بایستی از مقدار بهره برداری فعلی آنها نیز کاسته شود. همچنین در دشتهایی مانند اراک ، ساوه ، زرند و کمیجان شرایط بسیار بحرانی بر منابع آب زیرزمینی حاکم است که حتی محدودیت کمی منابع آب ، زمینه ساز شروع و رشد بحرانهای کیفی مانند شور شدن آبها شده است.
شکل 11. وضعیت دشتهای استان مرکزی از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
شکل 12. عکسهائی از نشست اراضی در دشتهای ممنوعه استان مرکزی
استان یزد
استان یزد نیز مانند سایر استانهای کشور، یکی از استانهای مسئله دار در رابطه با افت بیلان آب زیر زمینی ، نشست اراضی و تغییر کیفیت آب زیر زمینی است. در این استان مجموعه صنایع فولاد بافق یزد، صنایع فولاد ابر کوه و صنایع فولاد یزد با مشخصات ذیل احداث شده اند.
الف- کارخانه فولاد بافق یزد
این مجتمع در سال1390 تاسیس و در مسیر دشت بهاباد – بافق استان یزد واقع شده است که از جمله دشت های ممنوعه این استان هستند. میزان ظرفیت تولیدی سالانه آن 550 هزار تن اعلام شده است.
ب- صنایع فولاد ابرکوه
این کارخانه در سال 1383 در شهرستان ابر کوه (دشت ابرکوه) احداث شده است که از جمله دشت های ممنوعه بحرانی میباشد
میزان تولید سالانه مجتمع450هزار تن در سال اعلام شده است.
گفتنی است که تامین آب این کارخانه علاوه بر برداشت از طریق آبخوان های دشت از آب انتقالی اصفهان به یزد نیز صورت میپذیرد اما مسئولان این ادعا رد کرده و به صراحت اعلام میکنند که تمام آب مورد نیاز از طریق حفر چاه تامین میشود.
پ-گروه صنعتی فولاد یزد
این مجتمع در سال 1378 در شهر یزد کیلومتر17 تفت تأسیس شد، ظرفیت تولید سالانه آن معادل 1/4 میلیون تن میباشد.
بر اساس بررسیهای انجام شده کسری آبخوان آب زیر زمینی در این استان سالیانه در حدود 230 میلیون متر مکعب و افت سطح آب زیر زمینی سالیانه در این استان در حدود 45 سانتی متر در سال است. همچنین بررسیهای بعمل آمده و گزارش شده در رابطه با آب زیر زمینی دشتهای این استان نشانگر تغییرات کیفیت آب و روند نزولی آن بوده است.
شکل 13. وضعیت دشتهای استان یزد از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
شکل 14. عکسهائی از نشست اراضی در دشتهای ممنوعه استان یزد
استان خراسان رضوی
استان خراسان رضوی نیز مانند سایر استانهای دیگر کشور همیشه با مشکلات آب زیر زمینی و نشست اراضی همراه بوده است. در این استان مجموعه فولاد خراسان با مشخصات ذیل احداث شده است.
مجتمع فولاد خراسان (نیشابور):
این مجتمع در سال 1381 در دشت نیشابور تاسیس وظرفیت تولید سالیانه آن شامل 550 هزار تن میلگرد، 63 هزار تن بیلت و 6/1 میلیون تن آهن اسفنجی است. اکنون منبع تامین آب آن، سد بار واقع در این شهرستان میباشد اما قبل از احداث سد سه حلقه چاه با دبی 94/5 لیتر بر ثانیه آب مورد نیاز این کارخانه را تامین می کرده است.
سد بار نیز در سال 1394 با هدف تامین آب شرب شهرستان های نیشابور و فیروزه و 20 روستا و تنظیم حقابه کشاورزان منطقه به بهره برداری رسیده است که دارای 12 میلیون مترمکعب ظرفیت ذخیره میباشد. اما با وجود اینکه از این حجم آب 7 میلیون مترمکعب برای شرب و 5 میلیون آن برای صنعت در نظر گرفته شده است، تنها صنعت فولاد نیشابور از آن استفاده میکند و اکنون این سد تقریبا خشک است.
بررسیهای مختلف نشانگر آن است که روند بارشها در طول 40 سال گذشته در این استان از حدود 220 میلیمتر به کمتر از 180 میلیمتر رسیده و این روند بیانگر آن است که نزولات جوی بهگونهای نبوده که سفرههای زیرزمینی استان را تغذیه کند؛ در نتیجه شاهد کسری مخازن و فرونشست آبخوانها هستیم. وضعیت دشتهای استان به حدی بحرانی است که از 37 دشت استان 34 دشت ممنوعه بوده و در 20 دشت آن که 60 درصد مساحت استان را دربر میگیرد، پدیده فرونشست صورت گرفته و بر اساس مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس، استان خراسان رضوی بالاترین ریسک فرونشست زمین را در بین استانهای کشور دارد. متوسط کسری آب مخازن آب زیرزمینی استان در حدود یک میلیارد متر مکعب است. در حال حاضر نیز سطح سفرههای آب زیرزمینی این استان همچنان در حال افت و کیفیت آب نیز به شدت کاهش پیدا کرده است. هماکنون بیش از ۷۰ درصد از نیازهای استان از طریق آب زیرزمینی تامین میشود .
شکل 15. وضعیت دشتهای استان خراسان رضوی از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
شکل 16. عکسهائی از نشست اراضی در دشتهای ممنوعه استان خراسان رضوی
استان سمنان
بررسیها نشانگر آن است که در چند سال اخیر همچنین در استان سمنان مشکل آب زیر زمینی به دو صورت کمی و کیفی رخ داده است. در دشتهای این استان به دلیل استفاده بیش از حد از آب زیر زمینی عمق چاههای حفاری شده از 75 متر به 250 متر افزایش پیدا کرده است. ضمنا مطالعات انجام و گزارش شده حاکی از آن است که شوری آب چاههای حفاری شده در دشتهای این استان در حدود سه الی ده برابر شده اند. در استان سمنان از 28 محدوده دشتهای مطالعاتی، 14 محدوده ممنوعه و ممنوعه بحرانی میباشند. ضمنا استان سمنان سالیانه 133 میلیون متر مکعب کسری آب زیر زمینی داشته و دارای در حدود 3/2 میلیارد متر مکعب کسری مخزن انباشته است. در این استان مجموعه صنایع فولاد شاهرود با مشخصات ذیل احداث شده است.
صنایع فولاد شاهرود
شرکت فولاد شاهرود در سال 1385 در کیلومتر 12 جاده شاهرود به دامغان با هدف تولید انواع مقاطع فولادی تاسیس گردیده است.
ظرفیت تولید این کارخانه 100 هزار تن شمش فولادی و 200 هزار تن میلگرد درسال میباشد. منبع تأمین آب این کارخانه دشت شاهرود – دامغان میباشد که جزءدشت های ممنوعه بحرانی استان سمنان هستند. طبق اطلاعات موجود سفره های دشت شاهرود طی 20 سال اخیر 15/5 متر افت داشته است و درحال حاضر سالانه 17/9میلیون مترمکعب آب ازمنابع آبی شهرستان شاهرود برداشت میشود.
شکل 18. عکسهائی از نشست اراضی در دشتهای ممنوعه استان سمنان
استان قزوین
در استان قزوین بعلت برداشت بیش از حد از سفره های آب زیر زمینی در سه دهه گذشته، میزان افت آبهای زیر زمینی حدودا بین 40 الی 50 متر بوده است. این فرو نشست سبب بروز عوارضی نظیر فرونشست اراضی و پیشروی آب شور در آبخوانهای استان را به همراه داشته است. بررسیهای بعمل آمده نشانگر فرو نشست متوسطی معادل 10 الی 13 سانتی متر در این استان را نشان می دهد.ضمنا، در این استان بین 60 الی 70 در صد از نیازهای آبی در زمینه های کشاورزی، شرب و صنایع از آب زیر زمینی تامین میشوند.
در این استان مجموعه صنایع پرشین فولاد قزوین و فولاد البرز تاکستان با مشخصات ذیل احداث شده اند.
الف- پرشین فولاد قزوین:
این کارخانه در سال 1390 در کیلومتر 18 اتوبان تاکستان به ابهر تأسیس گردید. ظرفیت تولیدی آن 500هزار تن در سال
اعلام شده است.
ب - فولاد البرز تاکستان
این شرکت در سال 1377در قزوین، شهر تاکستان کیلومتر 2 جاده (تاکستان- ابهر) با توان تولید 100هزار تن در سال شروع به کار کرده است.
شکل 19. وضعیت دشتهای استان قزوین از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
شکل 20. عکسهائی از نشست اراضی در دشتهای ممنوعه استان قزوین
استان همدان
در استان همدان در سی سال اخیر سطح سفره آبهای زیر زمینی در حدود 17 متر فرو کشی داشته است. البته لازم به ذکر است که در این استان مانند سایر استانها نه تنها به دلیل احداث کارخانه فولاد ، بلکه به دلیل استفاده بیش از 90 در صد از منابع آبی استان همدان در بخش کشاورزی و کاشت دائم محصولات پر مصرفی مانند یونجه و سیب زمینی میباشد. بنا به گزارشات منتشر شده یک پنجم سیب زمینی کشور در استان همدان تولید می شود. کاهش کسری مخزن سالیانه در استان همدان در حدود 253 میلیون متر مکعب و کسری مخزن انباشته این استان در حدود 2/5 میلیارد متر مکعب گزارش شده است. در این استان مجتمع فولاد راد همدان با مشخصات ذیل احداث گردیده است.
مجتمع فولاد راد همدان
این مجتمع فولادی در سال 1390در شمال شرقی همدان واقع در شهر کبودر آهنگ تاسیس شده است. ظرفیت تولید آن 500 هزارتن محصول در سال و بزرگترین تولید کننده فولاد درغرب کشور شناخته شده است. ازحفر چاه و استفاده از منابع آب زیرزمینی برای تامین آب مورد نیاز آن استفاده شده است. نتیجه این موضوع، از بین رفتن آب های زیر زمینی و ایجاد فروچاله های عمیق (در حدود 21 فروچاله) دراین دشت میباشد.
شکل 21. وضعیت دشتهای استان همدان از لحاظ ممنوعیت بر داشت از آب زیر زمینی
آقای دکتر راهکارهای پیشنهادی شما به عنوان استاد تمام مهندسی آب برای حل این مشکلات چیست؟
همانگونه که ملاحظه میگردد در اکثر استانهای کشور، کارخانه های آب بر صنعت فولاد ، در دشت هایی ممنوعه و ممنوعه بحرانی جانمائی شده اند. متاسفانه استفاده بی رویه از این منابع و حفر چاه های غیر مجاز در راستای تامین آب مصرفی این صنایع در خشکی و مشکلات آنها بی تأثیرنبوده است که در نهایت فرونشست و فرسایش خاک آن مناطق را نیز در بر داشته است. به نظر اینجانب ، برای ارائه پیشنهادات بسیار دیر شده ونوش داروی بعد از مرگ سهراب است و طراحان جا نمائی این مجتمع ها و مجتمع های بسیار دیگری که اطلاعات آنها در دست نمیباشد ، در ابتدا میبایست در رابطه با تامین دائم و مطمئن آب آنها و یا جا نمائی دائم و بی تاثیر آنها بر روی منابع آبی تصیمات شایسته ای اتخاذ میکردند. متاسفانه نه تنها صنایع فولاد ، همچنین سایر صنایع و بویژه تامین آب شرب و توسعه کشاورزی افسار گسیخته سنتی با راندمان پایین نیز از عوامل اصلی نابودی دشتهای بررسی شده در استانهای مختلف کشور میباشند. در حال حاضر تامین آب برای مصارفی از جمله شرب و کشاورزی، مساله مرگ و زندگی است و در چنین شرایطی صنایع فولاد شاید در اولویت بعدی قرار داشته باشند. هر چند ایجاد اشتغال و تامین نیازهای کشور توسط این صنایع را نمی توان نا دیده گرفت. ولی توجه به آب بر بودن صنعت فولاد ، تاسیس صنایع فولادی در مناطقی که بیشترین مشکل و تنش آبی را در کشور دارند باعث تشدید مشکلات شده است. با این وجود تا دیرتر نشده به نظر اینجانب یکسری پیشنهادات به قرار ذیل می توانند کار ساز باشند: 1- اولویت بررسی راه حل های دیگری برای تامین آب این صنایع با استفاده و بکار گیری کارشناسان و مشاوران خبره و صادق .2-انتقال صنایع آب بر فولاد به مکانهای دیگر دارای منابع آبی دائم، از جمله کنار دریاهای کشور نظیر خلیج فارس و دریای عمان البته با توجه به بر آوردهای دقیق اقتصادی و بررسی سایر مسایل و تبعات زیست محیطی مربوطه و 3-آبگیری، پمپاژ، تصفیه و انتقال منابع آب مورد نیاز صنایع از دریاهای اشاره شده. البته با توجه به مطالعات دقیق و بررسیهای مورد نیازتوسط شرکتهای مهندسین مشاور خبره و ذیصلاح. هر چند پروژه ای تحت عنوان طرح انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی در جریان است ولی متاسفانه از مسایل مربوطه این طرح، شامل جزییات طراحی، هزینه ها، محسنات، معایب و شرکتهای دست اندرکار آن اطلاعات درستی در اختیار نیست تا بتوان در رابطه با کارائی آن و همچنین سایر مسایل مربوطه بحث نمود. از همه این مسائل مهمتر این است که سالانه در حدود 16 میلیون تن فولاد(تقریبا 5 میلیارد دلار) صادر میشود در حالی که درآمد آن به طور شفاف وارد چرخه اقتصادی کشور نمی شود
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه